علی شکوریراد، از حامیان تحریم انتخابات و عضو جبهه اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد در اشاره به روحانی گفته است: آقای روحانی خیلی سرمایهسوزی کرد.
او میافزاید: آقای حسن روحانی هیچوقت چهره محبوبی نبوده است، نه در بین جناح راست و نه در بین جناح چپ.
شکوریراد در ادامه بدگوییهای خود از رئیسجمهور اصلاحطلبان تصریح میکند: آقای روحانی به کسی پاسخگو نبود. اصلاً مسئولیتپذیر نبود، هر کاری کرد خودش کرد و هم حامیانش را ناامید و سرخورده کرد و هم اعتماد همه را از بین برد؛ یعنی ضربههایی که آقای روحانی به اعتماد سیاسی درون مجموعه اصلاحطلب زد هیچکسی نزد. ضربههایی که ما از آقای روحانی خوردیم کمتر از ضربههای نهادهای امنیتی-اطلاعاتی نبود!
او ادامه میدهد: خود آقای روحانی باید جنم و جربزهای از خود نشان میداد که نداد. فراز و فرودهای روحانی اصلاً منطقی نبود؛ یکجاهایی اوج میگرفت که همه میگفتیم داری زیادی تند میروی، بعد یکدفعه ترمز را میکشید و همه را زمین میزد؛ یعنی فراز و فرودهایش زیاد بود.
شکوریراد همچنین با بیان اینکه آقای هاشمی هم وقتی پیششان میرفتیم از روحانی مینالید، گفته است: آقای لاریجانی هم در هیچ زمان و مقطعی هیچ تعاملی با اصلاحطلبان نکرد، هیچ مایهای برای اصلاحطلبان نگذاشت، هیچ کاری که ما یک امتیاز مثبت اخلاقی به او بدهیم انجام نداد؛ یعنی آقای لاریجانی هم مانند آقای روحانی برای عمده اصلاحطلبان قابل قبول نبود. اصلاحطلبان علیرغم رفتار این اشخاص به خاطر مصلحت کشور و منافع ملی از اینها حمایت کردند، اما آنها هیچکدام قدرشناسی نکردند، بلکه نمکنشناسی هم کردند. [+]
*قبل از آنکه صفات رئیسجمهور سابق اهمیتی داشته باشد؛ ناراستی و ابنالوقتی آقای شکوریراد است که اهمیت ویژهای دارد و مردم باید از آن باخبر شوند.
دروغگویی و تلوّن از آنرو که فرضا اگر آقای روحانی حائز اینهمه صفات بد و بیمسئولیتی بوده پس چرا اصلاحطلبان در انتخابات سال 92 از او حمایت کردند؟!
فرض میگیریم که اصلاحطلبان در انتخابات 92 از فهم لازم برخوردار نبودند و آینده را نمیدیدند(که البته این فرض برای رجال و احزاب سیاسی یک ننگ است!)؛ اگر اینگونه بود اما آقایان که در انتخابات بعدی در سال 96 همه چیز را درباره روحانی میدانستند… پس چرا در این انتخابات بعدی هم با اشتیاقی بیشتر از روحانی حمایت کردند و حتی گفتند: “ما تضمین روحانی هستیم”!
تئوری “نامزد پوششی” را مگر همین آقایان برای رأیآوری قطعی روحانی مطرح و اسحاق جهانگیری را ذبح عظیم نکردند؟!
و تمام اینها یعنی ناراستی و ابنالوقتی درباره واقعیتهایی که در سیاست داخلی ایران بوقوع پیوسته و موجبات ناکارآمدی و گرانی شده است.
ابنالوقتی و دروغهای شکوریراد از اینجا نیز آشکار میشود که روحانی اتفاقا جنم و نمکشناسی خود را به اصلاحطلبان نشان داد. از برجامی که بر اساس تئوریهای ظریف و علیرغم نظر غیر مثبت نظام پیش برد تا دولتی که عمده مناصب کلیدیاش را به اصلاحطلبان ستادی داد.
جالب است که مردم و جوانان اصلاحطلب بدانند ماه عسل روحانی و اصلاحطلبانی که امروز اینگونه به او میتازند به حدی شیرین بود که آقایان میگفتند: باید دست روحانی را بوسید، اصلاحات یعنی روحانی و ما فدائیان روحانی هستیم.
آیا اکنون میتوان پذیرفت که نظر آقایان اصلاحطلب در آن ایام هم درباره روحانی همین بدگوییهای شکوریراد بوده است؟!
تأسف عظیمتر اما این دروغها و ابنالوقتیها هم نیست!
بلکه تأسف آن است که امثال شکوریراد امروز پنهان شده در جبهه اصلاحات نیز دارند درباره انتخابات به مردم دروغ میگویند و با همین دروغها تئوری “تحریم انتخابات” را برای زدودن از میزان مشارکت به پیش میبرند.
مشرق نیوز